فخرفروشی و سرمستِ غرور ثروت شدن، آفتی است که نه تازگی دارد و نه پایانی! هم اعرابِ دوران جاهلیت را گرفتار کرد و هم برخی از جوانان شمالنشین هزار و چهارصد و اندی سال بعد را!
جوانانی که عشقشان «دور دور» است و غرورشان «قیمت ماشینشان». نه کمبود امکانات تفریحی شهر آنان را به این کار واداشته و نه حتی آمار بالای بیکاری جامعه؛ گویا تنها ویراژهای عصرانه و شبانهشان در خیابانهای شهر، شهوت خودنمایی و تفاخری آنان را ارضاء میکند و بس!
اگرچه شاید چند صباحی خواب غفلت، رؤیاهای رنگیشان را تفسیر میکند اما گویا نمیخواهند بفهمند که سرعتِ خودروهای گرانقیمتشان به سرعت امنیت روانی جامعه را تخریب میکند و دور دورشان هم دور باطلی خواهد بود بیهیچ و پوچ!
اما تکلیف شرع و قانون در برخورد با برهمزنندگان امنیت روانی جامعه روشن است؛ اسلام نه با پول مخالف است، نه با بچهپولدارها! آنچه در قرآن و کلام اهل بیت (علیهمالسلام) در خصوص نتیجهی امتحان مال و ثروت دنیوی هشدار داده شده، ترس افتادن در سراب «غفلت و شهوت» و گرفتار شدن در طوفان «غرور و تفاخر» است!
آنقدر «سرمستِ غرورِ ثروت» آفت گمراهکنندهی است که خداوند متعال در قرآنش سورهای را به آن اختصاص داده و همگان را از عاقبت فخرفروشی و چشم وهمچشمیهای بیارزش دنیوی آگاه کرده است.
الهاکم التکاثر …
اگرچه شأن نزول این سوره درباره قبائلى نازل شده است که بر یکدیگر تفاخر می کردند و با کثرت نفرات و جمعیت یا اموال و ثروت خود بر یکدیگر مباهات مینمودند اما روح کلی حاکم بر این سوره در تمامی اعصار جاری و ساری است …
در این سوره بدان اشاره شده است که جنون فخر فروشی به زر و زور و تفاخر و تکاثر دنیوی، پایانی خواهد داشت و روز رستاخیر، بازخواست از نعمتها و آتش دوزخ پایان آن خواهد بود اما به راستی چه بسیارند عبرتها و چه اندک است عبرت گرفتنها ….
منبع: تریبون مستضعفین
نظر شما